کتاب پیش رو را مشق امشب کنیم تا بیاموزیم کسر لحظات مفید زندگیمان را به واحد نزدیک کنیم.
درک کنیم که پروردگار چه رحیمانه نیکی هایمان را گرد وخطا هایمان را قطع می زند.
تمرین کنیم که نسبت ثانیه ها و دقایق پسندیده را ارتفاع دهیم.
دنیای پیرامون ما جولا نگاه دلربایی های مخلوقات خداوند است.
یاد میگیریم که چگونه هر صبح که به خورشید آسمان می نگریم،حجم گرمایش را حس کنیم.
می فهمیم که سطح کره زمین چه سخاوتمندانه پذیرای آدمی است.با اشکال هندسی بیش تر قرینه میشویم،با مکعب بودن کعبه که دریای لطف پروردگار را که چگونه در حجم خود محبوس کرده.
از زاویه خودمان قائم،تند یا باز چشم می دوزیم برنیم خط زندگی.بهتر است بگویم پاره خط !که در لحظه تولدمان آغاز و با چشم بستنمان از این جهان به نقطه پایان می رسیم.
از زبان پروفسور حسابی:
22 سال درس دادم
1- هیچگاه لیست حضور و غیاب نداشتم.
(چون کلاس باید به قدری جذاب باشه که بدون حضور و غیاب شاگرد بیاد سر کلاس)
2- هیچگاه سعی نکردم کلاسم را غمگین و افسرده نگه دارم!
(چون کلاس، خانه دوم دانش آموز هست)
3-هر دانش آموزی دیر آمد،
سر کلاس راهش دادم!
(چون میدونستم اون اگر 10 دقیقه هم بیاد کلاس ، یعنی احساس مسئولیت نسبت به کارش)
4- هیچگاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم.
(چون به شکلی درس میدادم
که هیچکس نگفت بار سوم تکرار کن)
5- هیچگاه 90 دقیقه درس ندادم!
(چون میدونستم کشش دانش اموز متوسط و کم هوش و باهوش با هم فرق داره)
6-هیچگاه تکلیف پولی برای کسی مشخص نکردم!
(چون میدانستم ممکنه بچه ای مستضعف باشه یا یتیم..)
7- هیچگاه دانش اموزی درب دفتر نفرستادم.
(چون میدونستم درب دفتر ایستادن یعنی شکستن غرور)
8- هیچگاه تنبیه تکی نکردم
و گروهی تنبیه کردم!
(چون میدونستم تنبیه گروهی جنبه سر گرمی هست ولی تنبیه تکی غرور را میشکند)
9- همیشه هر دانش اموزی را آوردم پای تخته، بلد بود.
(چون میدانستم که کجاش گیر میکند نمیپرسیدم )
باور داشته باش،پیروزی ان نیست که هرگز زمین نخوری،آن است که بعد از هر زمین خوردنی بر خیزی.
هنگامی که مصمم به انجام عملی شدید شدید،
باید درهای تردید را کاملا مسدود کنید.
اگر در کار ما(اگر)نباشد،به طور یقین پیروز خواهیم شد.
فرمول های ریاضی
یک ضلع × خودش = مساحت مربع
یک ضلع × 4 = محیط مربع
طول × عرض = مساحت مستطیل
2× (طول + عرض) = محیط مستطیل
2 ÷ (قاعده × ارتفاع) = مساحت مثلث
مجموع سه ضلع = محیط مثلث
نصف ارتفاع × (قاعده بزرگ + قاعده کوچک) = مساحت ذوزنقه
مجموع 4 ضلع = محیط ذوزنقه
2÷ (قطر بزرگ × قطر کوچک) = مساحت لوزی
یک ضلع × 4 = محیط لوزی
ارتفاع × قاعده = مساحت متوازی الاضلاع
مجموع دو ضلع متوالی × 2 = محیط متوازی الاضلاع
(عدد پی × مجذور شعاع ) - 14/3 × شعاع × شعاع = مساحت دایره
14/3 × قطر = محیط دایره
چهار ×عدد پی × مجذور شعاع = مساحت کُره
عدد پی × شعاع به توان 3 = حجم کره
14/3 × (نصف قطر کوچک × نصف قطر بزرگ) = مساحت بیضی
یک ضلع × تعداد اضلاع = محیط چند ضلعی منتظم
طول یال × مساحت یک وجه = حجم مکعب
ارتفاع × عرض × طول = حجم مکعب مستطیل
ارتفاع × قاعده = حجم مکعب
ارتفاع هرم × مساحت قاعده هرم = حجم هرم
ارتفاع × مساحت قاعده = حجم استوانه
ارتفاع × محیط قاعده = مساحت جانبی
سطح دو قاعده + مساحت جانبی = سطح کل استوانه
مجموع مساحت سطوح جانبی = مساحت جانبی منشور
مجموع مساحت دو قاعده + مجموع مساحت سطوح جانبی = مساحت کلی منشور
ارتفاع × مساحت قاعده = حجم مخروط
منشوری كه نور را به راحتی تجزیه میکند و فضا را با رنگهای دلپذیر و جذاب محبت-امید-عشق- عرفان و ...می آراید
من میتوانم منشوری باشم شفاف كه از هر سو جلوه ای خاص دارد.
وقتی این قدر توانایی دارم چرا شکل غیر منتظم باشم و از میان خطوط خط های شکسته و منحنی را برگزینم؟
من دلم میخواهد زندگیم بر قاعده پاكی استوار باشد.به موازات حق پیش بروم و زاویه دیدم باز باشد.
من میتوانم از نقطه های خط عمرم خطی مستقیم در جهت خوبی و مهربانی ترسیم كنم.
چرا سطحی بیندیشم ؟ وقتی دوست دارم به افکار و زندگیم عمق دهم و میتوانم حجم معنویتم را افزون سازم.
میتوانم مركز دایره حیاتم را انتخابهای خوب قرار دهم.
میتوانم زندگی را مربعی فرض كنم كه اضلاع ان را ایمان- هدف -امیدو عشق تشکیل داده اند یا مثلثی كه زاویه های آن علم-ایمان و انسانیت باشد.
دلم میخواهد مساحت عمرم را بسنجم و به شخصیتم شکل مناسبی بدهم.
دوست دارم نگاه هندسی به زندگی داشته باشم و محیط پیرامون خود را با دیدی نو محاسبه كنم.
دلم میخواهد زندگی را از زاویه ای دیگر ببینم.
ریاضی در فلسفه افلاطون
در فلسفه افلاطون دو جهان وجود داشت، جهان فیزیکی
كه در آن زندگی می كنیم و دیگری جهان معنا یا انتزاعی
كه حقیقت های تغییرناپذیر مانند ریاضی را در خود جای
داده است. او معتقد بود كه دنیای فیریکی تنها بازتابی از
جهانی كاملتر و غیرمادی است.
استفاده از عددپی در ساخت تخت جمشید
مهندسان هخامنشی راز استفاده از عدد پی سال پیش كشف كرده 511 ) را دو هزار و 3/14( بودند. آنها در ساخت سازه های سنگی و ستون های مجموعه تخت جمشید كه دارای اشکال مخروطی است، از این عدد استفاده می كردند. )در علم ریاضیات از مجموعه اعداد 3۱14عدد پی( طبیعی محسوب می شود. این عدد از تقسیم محیط دایره بر قطر آن به دست می آید. كشف عدد پی جزو مهمترین كشفیات در ریاضیات است.
كارشناسان ریاضی هنوز نتوانسته اند زمان مشخصی برای شروع استفاده از این عدد پیش بینی كنند. عده زیادی، مصریان و برخی دیگر، یونانیان باستان را كاشفان این عدد می دانستند اما بررسی های جدید نشان می دهد هخامنشیان هم با این عدد آشنا بودند. بررسی های كارشناسی كه روی سازه های تخت « جمشید به ویژه روی ستون های تخت جمشید و اشکال مخروطی انجام گرفته؛ نشان می دهد كه سال پیش از 511هخامنشیان دو هزار و دانشمندان ریاضی دان استفاده می كردند كه به خوبی با ریاضیات محض و مهندسی آشنا بودند.
آنان برای ساخت حجم های مخروطی راز عدد پی را »شناسایی كرده بودند. دقت و ظرافت در ساخت ستون های دایره ای تخت جمشید نشان می دهد كه مهندسان این سازه عدد پی را تا چندین رقم اعشار محاسبه كرده بودند. مهندسان هخامنشی ابتدا مقاطع دایره ای را « به چندین بخش مساوی تقسیم می كردند. سپس در داخل هر قسمت تقسیم شده، هلالی معکوس را رسم می كردند. این كار آنها را قادر می ساخت كه مقاطع بسیار دقیق ستون های دایره ای را به دست بیاورند. محاسبات اخیر، مهندسان سازه
تخت جمشید را در محاسبه ارتفاع ستون ها، نحوه ساخت آنها، فشاری كه باید ستون ها تحمل كنند و توزیع تنش در مقاطع ستون ها یاری می كرد. این مهندسان برای به دست آوردن مقاطع دقیق ستون ها مجبور بودند عدد پی را تا چند رقم »اعشار محاسبه كنند. هم اكنون دانشمندان در بزرگ ترین مراكز علمی و برای ساخت »ناسا«مهندسی جهان چون فضاپیماها و استفاده از اشکال مخروطی توانسته اند عدد پی را تا چند صد رقم اعشار حساب كنند.
با انجام ضرب زیر نتیجه جالب آن را مشاهده کنید
13837*سن شما*73=سن شما و سن شما و سن شما
شعری از پروفسور هشترودی در مورد ریا ضیات:
منحنی قلب من تابع ابروی توست
خط مجانب برآن،کمند گیسوی توست
حد رسیدن به تو،مبهم بی انتهاست
بازه تعریف دل،در حرم کوی دوست
چون به یک عدد تویی من همه صفر ها
آن چه که معنی می دهد قامت دلجوی توست
گرمی جان بخشی از آن خوی توست
بی تو وجودم بود یک سری واگر
ناحیه همگراش دایره روی توست
هلیبرت:
به نظر میرسد معمار بزرگ جهان ریاضیدان است.
پواسون:
در هر چیز یک نظر زیبایی ریاضی را میتوان درک کرد اما نمی توان توضیح داد.
.: Weblog Themes By Pichak :.