از زبان پروفسور حسابی:


22 سال درس دادم

1- هیچگاه لیست حضور و غیاب نداشتم.

(چون کلاس باید به قدری جذاب باشه که بدون حضور و غیاب شاگرد بیاد سر کلاس)


2- هیچگاه سعی نکردم کلاسم را غمگین و افسرده نگه دارم!

(چون کلاس، خانه دوم دانش آموز هست)


3-هر دانش آموزی دیر آمد،

سر کلاس راهش دادم!

(چون میدونستم اون اگر 10 دقیقه هم بیاد کلاس ، یعنی احساس مسئولیت نسبت به کارش)


4- هیچگاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم.

(چون به شکلی درس میدادم

که هیچکس نگفت بار سوم تکرار کن)


5- هیچگاه 90 دقیقه درس ندادم!

(چون میدونستم کشش دانش اموز متوسط و کم هوش و باهوش با هم فرق داره)


6-هیچگاه تکلیف پولی برای کسی مشخص نکردم!

(چون میدانستم ممکنه بچه ای مستضعف باشه یا یتیم..)


7- هیچگاه دانش اموزی درب دفتر نفرستادم.

(چون میدونستم درب دفتر ایستادن یعنی شکستن غرور)


8- هیچگاه تنبیه تکی نکردم

و گروهی تنبیه کردم!

(چون میدونستم تنبیه گروهی جنبه سر گرمی هست ولی تنبیه تکی غرور را میشکند)


9- همیشه هر دانش اموزی را آوردم پای تخته، بلد بود.

(چون میدانستم که کجاش گیر میکند نمیپرسیدم )



تاريخ : يکشنبه 18 مرداد 1394 | 12:47 | نویسنده : بهناز |